مولانا در این غزل یک راه برای حضور رسیدن یا به هوش زندگانی بخش هستی رسیدن را در این غزل به ما یاد میده. ما میتونیم از طبیعت درس بگیریم و دوباره راهمون رو به خانه یعنی به حضور؛ بسوی زندگی یا هستی یا خدا یا هر چی که شما اسمشو میذارین رو پیدا بکنیم. ما در گذشته مون؛ در آینده مون؛ در فکرها مون؛ در پیش بینی مون؛ در یادآوریها مون یعنی از یادآوری گذشته، در یادآوری گذشته؛ در خاطرات مون گم شده ایم و در نتیجه پشت حصار میله های ذهنی مون هستیم. ما میتونیم راه رو از اون فضا به بیرون پیدا بکنیم بشرط اینکه به ...